سفارش تبلیغ
صبا ویژن

داستان سرایی برای برند یعنی چه؟

وقتی به بزرگترین داستان نویسان برندهای تاریخ فکر می کنید، کدام یک به ذهن شما خطور می کند؟

دیزنی؟

این برندهای معروف همه یک چیز مشترک دارند: آنها داستان سرایی را در قلب هر کاری که انجام می دهند قرار می دهند.

داستان ها توجه ما را به خود جلب می کنند - و شواهد علمی برای اثبات آن وجود دارد. وقتی داستان می شنویم، مغزمان از کنجکاوی مشتعل می شود. داستان ها به طور ذهنی ما را به دنیای جدید منتقل می کنند. ما بین داستان ها و خودمان ارتباط برقرار می کنیم که فوق العاده قدرتمند است. 

با این راهنمای تعاملی، داستان برند خود را در 6 مرحله بسازید و مستند کنید.

داستان سرایی برند چیست؟ داستان برند چیست؟

داستان برند خلاصه‌ای از تاریخچه، مأموریت، هدف و ارزش‌های شرکت شما است و داستان سرایی و ساختار روایت آن را زنده می‌کند. با استفاده از داستان سرایی برند، می‌توانید مجموعه‌ای از نکات داستانی و یک کنش رو به رشد ایجاد کنید که ارتباط عاطفی بین برند شما و مخاطبان هدف شما ایجاد می‌کند. 

چرا داستان سرایی برند مهم است؟ 

 

داستان سرایی برند برای توضیح ارزش‌های شما و جذب مشتریانی که آن ارزش‌ها را دارند استفاده می‌شود. وقتی مشتریانی را پیدا می‌کنید که ارزش‌های شما را به اشتراک می‌گذارند ، احتمال بسیار بیشتری وجود دارد که به برند شما وفادار باشند. 

مطالعه هاروارد بیزینس ریویو نشان داد که ارتباط عاطفی محرک مهمی برای وفاداری به برند است و یکی از بهترین شاخص‌های ارزش مشتری در آینده است. علاوه بر این، مشتریان 71 درصد بیشتر احتمال دارد برندهایی را که با آنها ارتباط عاطفی دارند توصیه کنند. 

روانشناس جروم برونر همچنین کشف کرد که وقتی از داستان ها برای انتقال پیام ها استفاده می شود، مردم آنها را 22 برابر بیشتر از واقعیت ها و ارقام به یاد می آورند. این در دنیای پرمشغله امروزی بسیار مهم است، زیرا ما دائماً در حال بررسی موارد حواس پرتی هستیم. 

داستان سرایی ماهرانه و استراتژیک برند یکی از مؤثرترین راه‌های کسب‌وکار برای جلب توجه مردم و ارائه پیام‌های بازاریابی مداوم است. داستان سرایی عالی می تواند افراد را ترغیب کند تا کاری را که انجام می دهند متوقف کنند، هماهنگ کنند و با یک برند ارتباط برقرار کنند به گونه ای که دیگر روش های ارتباطی نمی توانند تکرار شوند. 

داستان های خوب ما را شگفت زده می کند. آنها ما را به فکر و احساس وا می دارند. آنها در ذهن ما می مانند و به ما کمک می کنند ایده ها و مفاهیم را به گونه ای به خاطر بسپاریم که یک پاورپوینت پر از نمودارهای میله ای هرگز نمی تواند.

شین اسنو، لبه داستان سرایی

مثال دیگری از برندی که احساس مردم را نسبت به یک کار خسته کننده تغییر داد Mailchimp است . این شرکت موفق شد نرم افزار بازاریابی ایمیلی را با ساختن یک برند عجیب و غریب و سرگرم کننده برای جمع کردن کاربران خود سرگرم کند. 

هنگامی که این شرکت راه اندازی شد، از طلسم میمون کارتونی، فردی و کپی محصول غیررسمی استفاده کرد تا در میان راه حل های بازاریابی ایمیلی موجود برجسته باشد و برای مخاطبان هدف خود: مشاغل کوچک جذاب باشد. 

Mailchimp همیشه داستان برند خود را جلو و در مرکز قرار داده است. در سال 2019، این شرکت پلتفرم بازاریابی همه کاره جدید خود را در وبلاگ خود اعلام کرد. اما به جای بیان جزئیات محصول جدید و ویژگی های آن، از این فرصت برای بازگویی داستان برند خود استفاده کردند. 

Mailchimp که توسط مدیر عامل تالیف شده است، از این قطعه محتوا برای ایجاد همدلی با مخاطبان کسب و کار کوچک خود استفاده کرد. آنها تصاویری از خانواده خود را نشان دادند و در مورد اینکه چگونه راه اندازی تنها یک گام دیگر در جهت دستیابی به ماموریت خود در کمک به موفقیت کسب و کارهای کوچک است، بحث کردند. هیچ جزئیات فنی، قیمت یا محصول در پست وبلاگ وجود نداشت. در عوض، داستان کوتاه بر یک قوس شخصیت متمرکز بود و نشان می‌داد که چگونه تجربیات شخصی بنیان‌گذاران آنها را به کمک به دیگرانی که «درست مثل آنها» هستند، سوق داده است. 

منبع: Mailchim

 

البته، ایجاد داستان برند شما از ابتدا می تواند فرآیندی دلهره آور به نظر برسد. به همین دلیل است که ما این راهنمای گام به گام کامل را گردآوری کرده ایم تا به شما در درک عناصر داستان سرایی قدرتمند برند و چگونگی ترسیم داستان برند خود با موفقیت کمک کند. 

عناصر داستان سرایی برند قدرتمند

اکنون که به این موضوع پرداختیم که داستان سرایی برند چیست، چرا اهمیت دارد و چگونه می توان داستان برند خود را شناسایی کرد، بیایید قوانینی را برای موثر و خاطره انگیز ساختن داستان برند شما فهرست کنیم.

 

در اینجا برخی از عناصر کلیدی برای تولید یک روایت ثابت آمده است: 

  • همدلانه: مخاطب شما باید خود را در داستان شما ببیند. آنها باید بتوانند خود را به جای «شخصیت اصلی» قرار دهند و زمانی که شخصیت اصلی احساس خوشحالی یا غمگینی می کند، باید همین احساس را داشته باشند.
  • جلب توجه: برند شما باید صدا و شخصیتی متمایز داشته باشد که قابل تشخیص و برجسته باشد. از این صدا، زبان و لحن استفاده کنید تا توجه مخاطب را در داستان سرایی خود جلب کنید. 
  • معتبر: داستان سرایی موفقیت مستلزم صداقت است. در مورد ارزش های خود، آنچه شرکت شما را منحصر به فرد می کند و حتی چالش هایی که با آن روبرو هستید صادق باشید. همه ما با شکست‌هایی مواجه شده‌ایم که ما را به شکل امروزی درآورده‌اند و برندها تفاوتی با هم ندارند. 
  • قابل ارتباط: به یاد داشته باشید که با افراد واقعی صحبت می کنید. سعی کنید از استفاده بیش از حد از اصطلاحات مخصوص صنعت یا اصطلاحات فنی خودداری کنید و نشان دهید که آنها چه کسانی هستند و با چه چالش هایی روبرو هستند. داستان سرایی شما باید انسانی باشد! 
  • ثابت : مخاطبان شما باید بدانند که از شما چه انتظاری دارند و در عین حال مشتاقانه منتظر اتفاقات بعدی هستند. شما می خواهید آنها بارها و بارها برگردند تا بفهمند که شخصیت چگونه است و داستان به کجا می رود. 
  • همسو با اهداف تجاری: داستان برند شما باید با اهداف تجاری شما همسو باشد و در تمام زمینه های کسب و کار شما - از جمله بازاریابی، فروش، و همه ارتباطات داخلی و خارجی- یکپارچه شود.
  • تقویت شده با محتوای تولید شده توسط کاربر: در صورت امکان، به مشتریان یا کاربران خود اجازه دهید تا به بیان داستان برند شما کمک کنند. محتوای تولید شده توسط کاربر (UGC) یک نظر صادقانه در مورد برند شما است و به افزایش اعتماد به خرید کمک می کند.
  • اکشن را تحریک می‌کند: زمانی که مخاطب شما معنای آن را می‌فهمد، باید نقطه‌ای در هر داستانی وجود داشته باشد، و آن زمانی است که شما دعوت به اقدام خود را معرفی می‌کنید - یا به عبارت داستان‌گویی، یک "حادثه تحریک‌کننده".

چگونه داستان برند خود را در 6 مرحله ترسیم کنید

مستندسازی داستان برند شما گامی کلیدی در ساختن پایه ای برای استراتژی بازاریابی شما است. پس از تکمیل، می توانید از داستان برند خود به عنوان قطب نما برای هر گونه کمپین محتوا، ارتباطات و بازاریابی استفاده کنید. 

 

 

مرحله 1: اهداف و هدف داستان برند خود را مشخص کنید

 

برای ایجاد یک داستان برند عالی، به این فکر کنید که چه پیام هایی را می خواهید با داستان خود منتقل کنید، می خواهید مخاطبانتان چه احساسی داشته باشند و در نهایت چه کاری می خواهید انجام دهند. 

اهداف شما ممکن است مربوط به رشد درآمد، ترافیک ارگانیک، افزایش فالوور یا به طور کلی افزایش آگاهی از برند باشد. این اهداف را فهرست کنید و سپس منابع موجود خود را که می تواند به شما در رسیدن به آنها کمک کند فهرست کنید. برای مثال، ممکن است در حال حاضر یک محصول نوآورانه یا یک جامعه آنلاین پر جنب و جوش داشته باشید که می توانید از آن برای دستیابی به اهداف خود استفاده کنید.

مرحله 2: به پیشینه خود فکر کنید

زمانی را برای تعریف اهداف شخصی، ارزش ها و اینکه رویدادهای خاص زندگی شما را به امروز رساندند، اختصاص دهید. این مرحله به شما کمک می کند تا درک کنید که چگونه تجربیات شخصی شما ممکن است بر اهداف و ماموریت شرکت شما تأثیر بگذارد. همچنین تمرین مفیدی است که به شما کمک می کند تجارب شخصی خاص را مشخص کنید تا در داستان سرایی برند خود برای ایجاد ارتباط عاطفی با مخاطبان خود از آنها استفاده کنید. 

به تاریخچه شرکت خود فکر کنید. چرا ایجاد شد؟ بنیانگذار(ها) چه کسانی هستند و چشم انداز چیست؟ چگونه تاسیس شد؟ با چه چالش هایی روبرو بودید و چه موفقیت هایی کسب کردید؟ 

این زمان خوبی برای فهرست کردن حقایق و جزئیات جالب در مورد سازمان و پیشینه آن است.

وقتی سارا پایجی یو مادر شد، متوجه شد که از پلاستیک های یکبار مصرف زیادی استفاده می کند. او از دانستن اینکه پلاستیک چگونه منابع آب را آلوده می کند و اینکه ممکن است به نوزادش آب و غذای پر از میکروپلاستیک بدهد، وحشت کرد. 

او که قادر به یافتن محصولات خانگی که در بسته بندی های پلاستیکی نیستند، شرکت خود را به نام Blueland ایجاد کرد تا محصولات سازگار با محیط زیست را در بسته بندی های قابل استفاده مجدد بفروشد.

مرحله 3: نقشه سفر قهرمان خود را ترسیم کنید

بسیاری از ساختارها یا «الگوها» وجود دارد که می‌توانید برای بیان داستان خود از آنها پیروی کنید، اما یکی از محبوب‌ترین آنها The Hero"s Journey است. این ساختار داستان سرایی توسط مربی و نویسنده پرمخاطب جوزف کمبل معروف شد و اغلب برای ساختار داستان های علمی تخیلی، فانتزی و ترسناک استفاده می شود. 

این ساختار داستان سرایی از یک قوس عاطفی پیروی می کند که در مواد بازاریابی به خوبی با مصرف کنندگان طنین انداز می شود. قهرمان (مشتری شما) و رفتارها به وضوح تعریف شده است، توضیح می دهد که چگونه و چرا وضعیت موجود آنها مختل شده است، چگونه راه حل شما به آنها کمک کرده تا با مشکل خود مقابله کنند، و نتیجه نهایی چیست.

مستندسازی سفر قهرمان خود را با پاسخ دادن به سوالات زیر شروع کنید:

  1. قهرمان شما (مشتری) کیست؟
  2. نیازها و خواسته های آنها چیست؟
  3. مشکل آنها چیست و اکنون چگونه آن را حل می کنند؟
  4. چگونه برند شما می تواند به آنها کمک کند و آنها چگونه در مورد شما می شنوند؟
  5. راه حلی که ارائه می دهید چیست؟
  6. تحول و آینده بهتر چگونه است؟

مرحله 4: به شخصیت برند خود فکر کنید

قدم بعدی شناسایی شخصیت برندتان است. تعریف شخصیت برند شما شامل اعمال ویژگی های انسانی در برند شماست. به طور معمول، بر اساس شخصیت مشتریان شما و ترجیحات آنها است. یک شخصیت خوب به شما کمک می کند تا با مشتریان خود در سطح عمیق تری ارتباط برقرار کنید.

یکی از رویکردهایی که می تواند به شما در تعریف شخصیت برندتان کمک کند، چارچوب کهن الگوهای برند است. 

کهن الگوهای برند نشان دهنده تیپ های شخصیتی کلیدی هستند. ابتدا، شما می خواهید شخصیت قهرمان (مشتری) خود را شناسایی کنید. یک راه خوب برای انجام این کار این است که به نحوه تعامل مشتریان با شما فکر کنید. سپس، برند خود و داستان آن را با کهن الگوی نزدیک به آنچه مشتریان شما به دنبال آن هستند، هماهنگ کنید.

 

مرحله 5: هدف و ارزش های برند خود را مشخص کنید

در این مرحله، اگر قبلاً این کار را نکرده اید، می خواهید هدف و ارزش های برند خود را مشخص کنید. این عناصر به عنوان قطب نمای شما در هنگام ساختن داستان ها عمل می کنند و به شما کمک می کنند تا مطمئن شوید که آنها بزرگترین اهداف برند شما را برجسته می کنند. 

هدف برند

این جمله ای است که ارزشی را که شما در زندگی مشتریان خود ایجاد می کنید، بیان می کند. باید بر اساس داستان برند شما باشد. به عنوان مثال، "هدف برند من این است که روش شما را تغییر دهم...".

در اینجا چند نمونه از برندهای دیگر آورده شده است:

ارزش های برند

4-5 ارزش را که برای شرکت شما مهم است شناسایی کنید و دلیل آن را مشخص کنید. ارزش های برند عالی باید شما را از سایر برندها متمایز کند. سعی کنید آنها را واضح و مختصر نگه دارید. 

در اینجا چند نمونه آورده شده است:

  • آدیداس : عملکرد، اشتیاق، صداقت، تنوع
  • زارا:  زیبایی، وضوح، عملکرد، پایداری

مرحله 6: داستان برند خود را بنویسید

اکنون شما آماده هستید تا داستان برندی بنویسید که ارزش واقعی شما را به مشتریان نشان دهد، خارج از راه حل هایی که ارائه می دهید. مطمئن شوید که به سوالات کلیدی در مورد چالش ها و نیازهای مشتریان شما، چرایی وجود برند شما و ماموریت شما پاسخ می دهد. در اینجا یک راهنمای داستان سرایی سریع برند آورده شده است.

باید حدود 200-300 کلمه باشد و شامل موارد زیر باشد:

  • شرایط فعلی که مشتری (قهرمان) شما در آن فعالیت می کند چیست؟ به چالش ها و نیازهای آنها فکر کنید.
  • دلیل وجود برند شما چیست، ماموریت آن چیست: چگونه می خواهید زندگی قهرمان خود را تغییر دهید؟
  • آینده ای که برای برند خود متصور هستید چگونه است؟ 
  • تنها چیزی که شرکت شما می تواند ارائه دهد که هیچ کس دیگری نمی تواند ارائه دهد چیست؟

داستان برند خود را به اشتراک بگذارید و رشد دهید

تبریک میگم اکنون که داستان برند خود را مستند کرده اید، باید مطمئن شوید که سایر عناصر کلیدی استراتژی داستان گویی شما، مانند لحن صدای شما، دستورالعمل های سبک برند و دستورالعمل های سبک نوشتن آماده هستند. 

در نهایت، باید داستان برند خود را در کل شرکت به اشتراک بگذارید. داستان سرایی برند باید به عنوان قطب نما برای هر کاری که در سازمان خود انجام می دهید عمل کند: از کمپین های بازاریابی و روابط عمومی گرفته تا منابع انسانی و فروش. برای به اشتراک گذاشتن موثر داستان برند خود با هر کارمند، ممکن است ارزش ایجاد یک ویدیوی توضیحی را داشته باشد که ماهیت برند شما را به تصویر بکشد.

همچنین باید به عنوان سند اساسی برای استراتژی محتوای شما عمل کند. می‌توانید هنگام ایجاد برنامه‌های محتوا ، تولید محتوا، و حتی هنگام ورود به نویسندگان جدید و سایر تولیدکنندگان محتوا، از آن به عنوان نقطه شروع استفاده کنید. 

مهمتر از همه، داستان برند شما باید یک "سند زنده" باشد و با شرکت شما تکامل یابد. همچنین باید هر از چند گاهی آن را مرور کنید تا مطمئن شوید که بازخورد مشتریان شما را منعکس می کند. از ابزارهایی مانند نظارت بر برند برای ردیابی ذکر نام تجاری خود، نظارت بر احساسات، و گنجاندن این بینش ها در استراتژی کلی داستان سرایی مبتنی بر داده خود استفاده کنید. 

چگونه از داستان برند خود در بازاریابی محتوا و سئو استفاده کنید

موفق ترین برندها در سراسر جهان از انواع داستان های برند در بازاریابی محتوایی خود برای دستیابی به مخاطبان هدف خود استفاده می کنند. 

داستان سرایی یک ستون کلیدی در بازاریابی محتوا است زیرا به شما این توانایی را می دهد که با روایت های فریبنده مخاطب خود را جذب کنید و آنها را برای مدت طولانی تر از حد ممکن فقط با داده ها و حقایق در مورد محصول یا خدمات خود درگیر نگه دارید. 

آیا بین بازاریابی محتوا و داستان سرایی تفاوتی وجود دارد؟

در حالی که بازاریابی محتوا کانالی برای به اشتراک گذاری داستان های برند است، مهم است که به یاد داشته باشید که همه بازاریابی محتوا داستان سرایی نیست!

بازاریابی محتوا ایجاد و به اشتراک گذاری محتوای آموزشی یا تبلیغاتی برای مخاطبان هدف شما برای جذب مشتریان جدید، جذب مشتریان فعلی و ایجاد وفاداری به برند است. بازاریابی محتوا تنها یک کانال برای بیان داستان کلی برند شماست، چیزی که مردم در مورد برند شما بر اساس پیام هایی که در آنجا ارسال می کنید، باور دارند. ابزارها و تکنیک های داستان سرایی برای ایجاد محتوای مارک دار استفاده می شود که ارزش ها و دیدگاه های شرکت شما را بیان می کند و واکنش احساسی ایجاد می کند. 

نقش داستان سرایی در سئو و لینک سازی

داستان سرایی همچنین می تواند مکمل استراتژی های سئو در مورد توجه و رتبه بندی خوب مطالب توسط موتورهای جستجو باشد. به گفته  دیل برتراند ، بنیانگذار و رئیس Fire&Spark :

به‌جای تمرکز تلاش‌های SEO خود بر حدس زدن سیگنال‌های فنی که مورد توجه موتورهای جستجو قرار می‌گیرد، چرا یک نام تجاری جذاب و داستان محور ایجاد نکنید که با مصرف‌کنندگان آنلاین طنین‌اندازی کند و سیگنال‌هایی را که گوگل به‌عنوان یک اثر جانبی به دنبال آن است، تولید کند؟ داستان سرایی برند به طور طبیعی منجر به محتوایی می شود که تعامل، EAT و بک لینک ایجاد می کند.

دیل برتراند، بنیانگذار و رئیس شرکت Fire&Spark

واقعیت این است که تعریف "محتوای با کیفیت بالا" و آنچه در واقع برای لینک سازی کار می کند دائما در حال تغییر است. برتراند توضیح می‌دهد که اگر می‌خواهید متمایز شوید و یک برند قوی ایجاد کنید، باید داستان‌هایی بگویید که با مخاطبانتان طنین‌انداز شود. 

او از نمونه ای از تجارتی استفاده می کند که چاپگرهای سه بعدی پیشرفته را به شرکت های تولیدی می فروشد. در حالی که این برند بر فروش قابلیت اطمینان ماشین‌ها و خدمات مشتریان خیره‌کننده متمرکز است، داستان‌های برندی که آنها برای لینک‌سازی استفاده می‌کنند بیشتر بر مشکلاتی متمرکز است که «هبی‌بازان» پرینت سه بعدی آماتور با آن مواجه هستند. این داستان‌ها مهندسین حرفه‌ای را هدف قرار نمی‌دهند، زیرا تولید لینک‌ها از علاقه‌مندان بسیار سودآورتر است، زیرا آنها در فضای آنلاین بسیار فعال‌تر هستند. 

از داستان های برند نیز می توان به روش های مختلف برای دستیابی به اهداف تجاری مختلف استفاده کرد. 

برتراند توضیح می دهد: "شما باید مسائلی را پیدا کنید که به طور واقعی با برند شما همسو باشد (نمی توانید آن را جعل کنید) تا بتوانید با ناشران در سطح انسانی ارتباط برقرار کنید." «بعد، اشکال مختلفی از محتوا را برای گفتن داستان‌های برند خود ایجاد کنید - مقاله‌های موضوع محور، راهنماها، مصاحبه‌ها، مطالعات موردی، و غیره. مطمئن شوید که محتوای شما همیشه با نام تجاری شما همسو باشد و دارای نظر باشد. در نهایت، محتوای خود را به ناشری که در مرحله اول شناسایی کردید، تبلیغ کنید. ایمیل های ارتباطی شما باید برای ترویج یک ایده یا هدفی که هر دو شما عمیقاً به آن اهمیت می دهید، کمک بخواهند. این رویکرد بسیار بهتر از درخواست پیوند به یک محتوا عمل می کند. شما همچنان پیوندهایی دریافت خواهید کرد، اما این اولین درخواست شما نخواهد بود."

نتیجه

امروزه، بسیاری از مصرف کنندگان آنچه را که خریداری می کنند و برندهایی که از آنها حمایت می کنند را به عنوان بسط هویت و ارزش های خود می دانند. آنها به دنبال درک هدف و ماموریت یک برند هستند و می خواهند احساس کنند که بخشی از جامعه ای هستند که ارزش های آنها را به اشتراک می گذارد. 

به همین دلیل است که بسیار مهم است که داستان خود را تعریف کنید و با هر پیام بازاریابی که به اشتراک می گذارید آن را تقویت کنید تا زمانی که مردم آماده خرید هستند، برند شما اولین چیزی باشد که به ذهن می رسد. 

مطمئن شوید که داستان برند شما در هر بازاریابی محتوایی که انجام می دهید در هم تنیده است. چه در وب سایت، وبلاگ یا کانال های رسانه های اجتماعی شما باشد، به داستان، لحن و صدایی که در این فرآیند تعریف کرده اید وفادار بمانید. وقتی به درستی انجام شود، استفاده از داستان سرایی در بازاریابی محتوا یکی از بهترین راه‌ها برای متمایز کردن برندتان، ایجاد ارتباط عاطفی با مخاطبان هدف و در نهایت تبدیل آن‌ها به مشتریان ماندگار است. 

این مقاله ترجمه شده میباشد